توزیع گوشت الاغ در مشهد
 
لینکستان
 
درباره ما


مهران
با سلام خدمت همه ي بازديدگننده هاي خشگل و خوشمزه! من اين وبلاگ رو در تاريخ 1390/11/08 ايجا د كردم و هدفم جمع آوري جديدترين مطالب انتشار شده در اينترنت هستش.از جمله عكس ، خبر ، داستان ، موزيك ، جك و اسمس و ..... در واقع اين وبلاگ يه وبلاگ تفريحيه و اميدوارم از بودن در اين وبلاگ لذت كافي رو ببريد. هميشه شاداب باشيد و خشگل و از همه مهمتر خوشمزه. با تشكر،مدير وبلاگ ، مهران.
ایمیل : ReMe_love@ymail.com



 

 

 

 







این مرد در دهستان دژگاه از توابع شهرستان فراشبند در استان فارس روزگار می‌گذراند و از حمام گریزان است. او می‌گوید اگر تمیز شود، مریض خواهد شد.

 

 

 







 

 







 

 

 







یك شب كه من و همسرم توی رختواب مشغول ناز و نوازش بودیم. در حالی كه احتمال وقوع حوادثی هر لحظه بیشتر و بیشتر می*شد یك دفعه خانم برگشت و به من گفت: "من حوصله*اش رو ندارم فقط می*خوام كه بغلم كنی."
چی؟ یعنی چه؟ و اون جوابی رو كه هر مردی رو به در و دیوار می*كوبونه بهم داد:
تو اصلاً به احساسات من به عنوان یك زن توجه نداری و فقط به فكر رابطه*ی فیزیكی ما هستی!

 







نمایشگاه آجیل و خشکبار درحالی برگزار شد که به همه چیز شبیه بود جز نمایشگاه.

اولین نمایشگاه بین المللی خشکبار،آجیل، میوه های خشک و صنایع وابسته از ۲۸آبان تا یکم آذر ماه ، در حالي برگزار شد كه مسولان برگزار كننده از حضور صدها شرکت تولید کننده و صادرکننده خشکبار داخلی و خارجی ، در محل دائمی نمایشگاه های بین المللی تهران خبر داده بودند. در حالی که تا اختتامیه این نمایشگاه حتی بازدید کننده خارجی هم ظاهر نشد چه برسد به غرفه های شرکت خارجی...


باوجود اعلام اینکه این نمایشگاه بدون فروش محصولات برگزار خواهد شد اما برخی غرفه داران به صورت های مختلف اقدام به فروش می کردند از خشکبار تا نهال های گردو ، بادام و...


اما نکته جالب این نمایشگاه آجیل یک و نیم میلیونی بود که در معرض دید علاقمندان قرار گرفته تصاویر مربوط به آن را پایین خواهید دید.













ﭘﺴﺮ ﻧﻴﺴﺘﻰ ﺗﺎﺑﻔﻬﻤﻰ ﭘﻮﻝ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ ...
_______

_______
ﭘﺴﺮ ﻧﻴﺴﺘﻰ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﻰ 2 ﺳﺎﻝ ﺗﻨﻬﺎﻯ ﺗﻨﻬﺎ ﻏﺮﺑﺖ ﺳﺮﺑﺎﺯﻯ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﭼﻘﺪ
ﺳﺨﺘﻪ ...
_______

 

 







سخت آشفته و غمگین بودم…
 به خودم می گفتم:بچه ها تنبل و بد اخلاقند 
دست کم میگیرند
درس ومشق خود را…
باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم 
 و نخندم اصلا
تا بترسند از من
و حسابی ببرند…
خط کشی آوردم،
درهوا چرخاندم...
 چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید
مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !
اولی کامل بود،
دومی بدخط بود
بر سرش داد زدم...
سومی می لرزید...خوب، گیر آوردم !!! صید در دام افتاد و به چنگ آمد زود... دفتر مشق حسن گم شده بود این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت تو کجایی بچه؟؟؟ بله آقا، اینجا همچنان می لرزید... ” پاک تنبل شده ای بچه بد ” " به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند" ” ما نوشتیم آقا ” 
بازکن دستت را... خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم او تقلا می کرد چون نگاهش کردم ناله سختی کرد... گوشه ی صورت او قرمز شد هق هقی کردو سپس ساکت شد... همچنان می گریید... مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله 
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد ……

 

گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود 
غرق در شرم و خجالت گشتم 
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود 
سرخی گونه او، به کبودی گروید ….. صبح فردا دیدم 
که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر 
سوی من می آیند... خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من 
تا که حرفی بزنند 
شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید 
سخت در اندیشه ی آنان بودم 
پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید، 
و حسن را بسپارید به ما ” گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟ 
گفت : این خنگ خدا 
وقتی از مدرسه برمی گشته 
به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا، 
یا که دعوا کرده 
قصه ای ساخته است 
زیر ابرو وکنارچشمش،
متورم شده است 
درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر 
با اجازه آقا …….

چشمم افتاد به چشم کودک... 
غرق اندوه و تاثرگشتم

منِ شرمنده معلم بودم 
لیک آن کودک خرد وکوچک 
این چنین درس بزرگی می داد 
بی کتاب ودفتر ….

من چه کوچک بودم 
او چه اندازه بزرگ 
به پدر نیز نگفت 
آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم

عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم 
من از آن روز معلم شده ام …. 
او به من یاد بداد  درس زیبایی را... 
که به هنگامه ی خشم 
نه به دل تصمیمی 
نه به لب دستوری 
نه کنم تنبیهی 
*** 
یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم 
با محبت شاید،
گرهی بگشایم

با خشونت هرگز... 
          با خشونت هرگز... 
                   با خشونت هرگز...  

آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای خوشبختی خودت دعا کنی؟ 

   سهراب سپهري







مَـرد ، مُـرد ...
وقتی تختی ها شدن
رضازاده ها
مَـرد ، مُـرد ...
وقتی داش آکل و کوچه مردها شدن
اخراجی ها و چارچنگولی ها و ..
مَـرد ، مُـرد ...
وقتی فرهاد و فریدون فروغی
ساسی مانکن ها وعلیشمس ها
مَـرد ، مُـرد
وقتی ترانه هایی مثل گنجشکک اشی مشی و فریاد زیرآب شدن
پارمیدا و فازت چیه و حالم بده
مَـرد ، مُـرد
وقتی آبجو شمس و ودکا آرارات
شدن ...
ودکا ها؛ ویسکی ها و کنیاک های قلابی
وبالاخره
وقتی دخترامون که روزی بچه محل واسه آبروش جون میداد
شدن""""داف"""
و
مردانگی معنا شد
در ...
"ریش "
مَـرد ، مُـرد و مردی و مردانگی فراموش..







 سلمان فارسي که رحمت خدا بر او باد، مي‌گويد: وقتي که پيامبر (ص) در شان علي (ع) فرمود: 

من شهر علم هستم و علي، دروازه آن شهر است،

منافقان در مورد علي (ع) حسادت شديد ورزيدند و بين خود توطئه کردند تا علي (ع) را در همين مورد (علم) به نظر واهي خودشان، درمانده کنند. 

توطئه آنها اين بود که چندنفر هرکدام جداگانه نزد علي (ع) بروند و
سوال کنند: علم بهتر است با ثروت؟ 

 







  عسکراولادی 80 ساله با حضور در فرمانداری تهران برای حضور در انتخابات شورای شهر تهران نام نویسی کرد.

 

 
 
 






 آراستگی و توجه به نوع پوشش و ظاهر از مصداق های زیبایی است . 

به فرموده امام صادق(علیه السلام) «خداوند به یقین زیبایی و آراستگی را دوست می دارد و بدحالی و خود را بدبخت و نادار و بیچاره و ضعیف نشان دادن را زشت می دارد . » 

در اسلام توجه به زیبایی ظاهر توسط پیشوایان دین سفارش شده است .
رنگ کردن موی سفیدرسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود : 
«مثل یهود و نصاری نباشید. سفیدی موی خود را (با خضاب و مانند آن) تغییر دهید.»

 

 







 

آهای شمایی ک روتون اسم دختر میذارن
چقد قشنگ میشه اگه به جاش اسم خر بذارن


 
 
ولی اینو آخه میدونی...؟
خرم یه جو مرام داره
خرم شکایت میکنه
روش اسم دختر بذارن..
 
 
 
 
خودتو قاضی بکنی
میفهمی ک بد نمیگم
بچه چیه،حقیقته ....
روزی هزار دفه میخاد خودشو نقاشی کنه
با هر بهونه ای میاد گلارو  آب پاشی کنه...
 
 
 
 
آینه گریه میکنه .... آخه اونم خسته شده...
از دست این بی آبرو درا همه بسته شده ...
 
 
 
 
واسه اونا وفا چیه؟
نگاه بی گدار چیه؟
عشق و برید مرامشون
دوز و کلک تو کارشون...
 
 
 
 
تا جنس بهتر میرسه
قول و قرار یادش میره
جنس اگه خراب باشه
میاد سراغت دوباره...
 
 
 
 
موقع ازدواجشون
ب فکر پول و پله اند
تو نرخ سکه و طلا
ب فکر دام و تله اند
 
 
 
 
گور بابای معرفت
واس اونا فرق نداره
یکی بیاد،یکی بره
واسشون غرب و شرق نداره
 
 
 
 
گربه صفت تر از اونا
پیدا نمیشه هیچ کجا
پیش میکنی میاد پیشت
سکه بشه پیله دیگه ...
فقط می خنده به ریشت
بی چشم رو  و بی آبرو
آخر سکه دو رو
هزار تا رنگ عوض میکنه
آخرشم بی آبرو .....
آخرشم بی آبرو .....
 
 

 

 
 
هر چی متلک یادته بگو تا بارشون کنم ..!
پر رو تر از اونا دیگ رو دستشون نمیاد
میره میخان سوارشون کنن...
علاف ، بیکارا....
از اونا فایده دارن و سود...
دیگه بگین ....؟ دیگه بگین...؟ دیگه بگین....؟
 
 
 
 
 






 صادق هدایت در کتاب بوف کور خود مینویسد:



1. اکثر ما ایرانی ها تخیل را به تفکر ترجیح می دهیم.

2. اکثر مردم ما در هر شرایطی منافع شخصی خود را به منافع ملی ترجیح می دهیم.

3. با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم.

4. به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم.

5 . بیشتر نواقص را می بینیم اما در رفع آنها هیچ اقدامی نمی کنیم.

6. در هر کاری اظهار فضل می کنیم ولی از گفتن نمی دانم شرم داریم.

7. کلمه من را بیش از ما به کار می بریم.

8. غالبا مهارت را به دانش ترجیح می دهیم.

9. بیشتر در گذشته به سر می بریم تا جایی که آینده را فراموش می کنیم.

10. از دوراندیشی و برنامه ریزی عاجزیم و غالبا دچار روزمرگی و حل بحران هستیم.

11. عقب افتادگی مان را به گردن دیگران و توطئه آنها می اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی داریم.

12. دائما دیگران را نصیحت می کنیم، ولی خودمان هرگز به آنها عمل نمی کنیم.

13. همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه 90 می گیریم.


1۴. هنگامی که به هدف مان نمی رسیم، آن را به حساب سرنوشت و قسمت و بد بیاری می گذاریم، ولی هرگز به تجزیه تحلیل علل آن نمی پردازیم.

۱۵. مرده هایمان را بیشتر از زنده هایمان احترام می گذاریم.

۱۶. در ایران کوزه گر از کوزه شکسته آب می خورد.

  17. همیشه برای ما مرغ همسایه غاز است.

۱۸. به هیچ وجه انتقاد پذیر نیستیم و فکر می کنیم که کسی که عیب ما را می گوید بدخواه ماست.


۱۹. به هنگام مدیریت در یک سازمان زور را به درایت ترجیح می دهیم.

۲۰. وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع کنیم.

۲۱. در غالب خانواده ها فرزندان باید از والدین حساب ببرند، به جای اینکه به آنها احترام بگذارند.

۲۲. اعتقاد داریم که گربه را باید در حجله کشت.

۲۳. اکثرا رابطه را به ضابطه ترجیح می دهیم.

۲۴. تنبیه برایمان راحت تر از تشویق است.

۲۵. غالبا افراد چاپلوس بین ما ایرانیان موقعیت بهتری دارند.

۲۶. اول ساختمان را می سازیم بعد برای لوله کشی، کابل کشی و غیره صدها جای آن را خراب می کنیم. در شهرسازی هم از چنین مهارتی برخورداریم.

۲۷. وعده دادن و عمل نکردن به آن یک عادت عمومی برای همه ما شده است.

۲۸. قبل از قضاوت کردن نمی اندیشیم و بعد از آن حتی خود را سرزنش هم نمی کنیم.

۲۹. شانس و سرنوشت را برتر از اراده و خواست خود می دانیم. 







 

وقتی‌ که فقط 7 سالم بود، به پدرم می‌گفتم که آرزوم اینه که یه خونه مثل خونه مایکل

جکسون داشته باشم، پدرم هم همیشه لبخند میزد و میگفت کریس این مدل خونه‌ها

فقط برای آدم‌های پولداره و ما نمی‌تونیم توی همچین خونه ای‌ زندگی‌ کنیم، اما من

حالا یک خونه بهتر از اون رو دارم، ولی‌ هر روز و شب افسوس میخورم که پدرم نیست

که این رو ببینه، ولی‌ مطمئنم که همیشه هوای من رو از آسمون داره و از اون بالا به

من نگاه میکنه. الان دلم بیشتر از هر زمانی‌ برای پدرم در شب کریسمس تنگ شده!







 اوباما آماده سفر به تهران و دیدار با آیت الله خامنه ای است! 



 به گزارش روزنامه الرای: مشکل اوباما در این زمینه، این است که سناریوی گفتگو با ایران، هزینه سیاسی بالایی در واشنگتن دارد. چشم پوشی آمریکا از نقش آفرینی فعلی ایران در منطقه بدون برانگیخته شدن ترس و خشم اسرائیل غیرممکن است. اسرائیل در واشنگتن از وزن سیاسی گسترده ای روبه رو است.

به گزارش انعکاس،این روزنامه کویتی الرای در گزارشی به قلم “حسین عبدالحسین” خبرنگار خود در واشنگتن آورده است: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا برای سفر به ایران و دیدار با آیت الله خامنه ای اعلام آمادگی کرده است.

به گزارش عصرایران و به نقل از روزنامه الرای کویت، اوباما نظریه گفتگوی مستقیم و غیرمشروط با ایران در پیش گرفته است. حتی او به نزدیکانش گفته بود نگرانی ندارد که به تهران سفر کند و با آیت الله خامنه ای رهبر ارشد ایران و معاونان وی، دیدار کند به شرطی که این دیدار در اقناع ایران به دست برداشتن از برنامه هسته ای اش در مقابل باز شدن درهای آمریکا و جهان به روی این کشور و اعتراف به نقش منطقه ای آن تاثیر داشته باشد.

اوباما و هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا نیز قبل از این بارها پیشنهاد مذاکره مستقیم با ایران بر سرمسئله هسته ای این کشور را مطرح کرده بودند.

این گزارش روزنامه الرای ادامه می دهد: مشکل اوباما در این زمینه، این است که سناریوی گفتگو با ایران، هزینه سیاسی بالایی در واشنگتن دارد. چشم پوشی آمریکا از نقش آفرینی فعلی ایران در منطقه بدون برانگیخته شدن ترس و خشم اسرائیل غیرممکن است. اسرائیل در واشنگتن از وزن سیاسی گسترده ای روبه رو است.

به همین دلیل اوباما یا “چاک هاگل” کاندیدای تصدی سمت وزیر دفاع یا هر مطالبه کننده دیگر مذاکره غیرمشروط با ایران در آمریکا خود را در معرض رویارویی سیاسی با اسرائیل و دوستان پرشمار آمریکایی آن قرار می دهد. این وضعیتی است که هم اکنون برای هاگل در حال روی دادن است.

“چاک هاگل” سناتور سابق از حزب جمهوری خواه یکی از کاندیداها برای جایگزینی “لئون پانه تا” در راس وزارت دفاع است. شماری از اعضای کنگره آمریکا به همراه لابی های اسرائیل از کارنامه هاگل در موضوعات ایران و اسرائیل انتقاد کرده اند. گروه های مدافع اسرائیل در آمریکا می گویند هاگل که در سال ۲۰۰۹، سنا را ترک کرد در برخی مقاطع، در مقابل منافع اسرائیل ایستادگی کرد و بارها علیه تحریم ایران رای داده بود.

هاگل همزمان با انتشار خبرهایی درباره احتمال تصدی سمت وزیر دفاع آمریکا با حملات پرشمار و گسترده مخالفان روبه رو شده است.

این روند حملات، باعث شد حامیان هاگل در رسانه ها به حمایت از او بپردازند.

باراسیلیتی از حامیان هاگل ، درباره ضداسرائیلی بودن هاگل گفته است: این موضوع نادرست است. کارنامه فعالیت این سناتور در مجلس سنای آمریکا چنین چیزی را نشان نمی دهد. او از اوضاع اسرائیل و بازیگران آن به مانند هر سیاستمدار دیگری در واشنگتن، شناخت دارد.

“حسین عبدالحسین” خبرنگار روزنامه الرای کویت در واشنگتن، پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات چاتهام هاوس بریتانیاست.

وی همچنین با شبکه عربی زبان الحره که با بودجه کنگره آمریکا راه اندازی شد نیز همکاری می کند و دارای مقالات متعددی در روزنامه های آمریکایی مانند نیویورک تایمز، واشنگتن پست، کریستین ساینس مانیتور ، یواس ای تو دی و هرالدتریبیون است.

این خبرنگار، در برنامه های شبکه های آمریکایی سی ان ان و ام اس ان بی سی نیز به عنوان کارشناس و تحلیلگر حاضر می شود.







  در سالهای اخیر شاهد بالا رفتن قیمت کالا و خدمات در کشوربوده و می باشیم ٬گاهی پودر رختشویی در کشور بحران ایجاد می نماید و گاهی هم پیاز و سیب زمینی ٬اقتصاد مملکت را به چالش می کشند٬البته تلاش و کوششهای تیم اقتصادی دولت باعث گردیده که قیمت کالاها بیش از چهار برابر افزایش پیدا نکند. اینروزها هم دلار و سکه طلا مشغول مانور دادن در اقتصاد با ثبات کشور می باشند٬ در این رابطه ذکر چند نکته بسیار مهم و ضروری به نظرمیرسد.

۱ ـ دلار پولی خارجی است انشالله قیمت آن به ۵۰۰۰ هزارتومان برسد این افزایش قیمت تاثیری بر پول ملی ما نخواهد داشت.

۲ ـ در رابطه با افزایش قیمت سکه طلا ٬می توان گفت که این فلز قیمتی نیاز سفره ای مردم نمی باشد لذا بالا رفتن قیمت آن تاثیری بر نون خشک سفره مردم نخواهد داشت.

۳ ـ افزایش قیمت سکه طلا در واقع یک جنبش جهت دفاع از حقوق زنان محسوب میگردد زیرا باعث میگردد  زنانی که مهریه آنان سکه طلاست ٬ارزش مادی و معنویشان بالاتر برود.

۴ ـ کشور های بحران زده غربی باید از افزایش قیمت دلار نگران باشند٬ما که الحمدالله  با اقتصاد پویامان بر خر مراد سوار هستیم .

۵ ـ دلار کاغذ پاره ای بیش نیست ٬پس نباید نگران  افزایش قیمت کاغذ پاره ای بود.

۶ ـ کسانی که به سکه نیاز ضروری دارند می توانند از سکه های ۵۰۰۰ ریالی استفاده نمایند.

۷ ـ دنیا که به آخر نرسیده انشالله بزودی شاهد پایین آمدن قیمت سکه و دلار خواهیم بود.

۸ ـ قیمت سکه و دلار به هیچوجه افزایش پیدا نکرده ٬به شایعات دشمن اهمیت ندهید.

۹ ــ حباب حباب ٬یارم می آید ٬دلدارم می آید.







  مشاغل عجیب و غریب در دنیا كم نیستند اما در میان همان مشاغل عجیب هم باید به چند مورد اشاره‌ای ویژه داشته باشیم كه اصولا روی تركیب عجیب و غریب را سفید كرده‌اند و در واقع خنده دار هستند. آنچه در پی می‌آید نگاهی است به همین مشاغل.

محافظ پل‌های متحرک
فردی که باید هر شش ماه یک بار به طور رسمی پل‌های متحرک را بالا و پایین ببرد و مطمئن شود که آنها معیوب نیستند.

آدامس پاک‌کن
آدامس پاک‌کن‌ها باید با کمک دستگاه‌های مخصوص تولید‌بخار آدامس‌های چسبیده شده به پیاده‌روها، نیمکت‌های کنار خیابان‌ها و هر جایی دیگر که آنها چسبیده باشند، بکنند و محل آغشته شده را تمیز کنند.

جدا‌کننده جوجه‌های نر و ماده
فردی که چنین شغلی را برعهده می‌گیرد باید هر روز به میان خیل عظیمی جوجه تازه از تخم درآمده برود تا پی ببرد کدام نر و کدام ماده هستند، در پایان نیز آنها را از یکدیگر جدا کند.



بقیه در ادامه مطلب....







 چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند.

تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر ... انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند. چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند....
 
 
بقیه در ادامه مطلب....
 
 
 






  یک شوهر با قیافه معمولی 


یک حلقه بسیار ساده



مجلس عروسی کم خرج و ساده



ماه عسل در هر جایی



یک خانه کوچک برای بازی کردن بچه ها



یک بچه دوس داشتنی



شوهر مرد خانواده است



ولی سخت کار میکنه



یک اتومبیل کوچیک برای خرید

 


یکی دیگه برای بچه ها



تعدادی کلکسیون


 


 تعدادی لباس و لوازم کم قیمت و زیبا

 

 


دو سه جفت کفش برای مناسبتهای مختلف

 

 


سالی یکبار مسافرت خارج

 


و تعدادی بیشتر مسافرت داخلی

 


مقداری لوازم زیبایی

 


مقداری لوازم آرایشی

 


 و کادو ب مناسبتهای مختلف

 


و در آخر مقداری تضمین

 


همین....

بعضی خانم ها اصلا پرتوقع نیستند!! 







 کتی دختر 18 ساله ایست که 15سال اول زندگی اش را به عنوان یک پسر زندگی می کرد! در واقع او یک پسر به دنیا آمد اما پس از انجام آزمایشات مشخص شد که نیاز به تغییر جنسیت دارد بنابراین در 15سالگی با انجام عمل به یک دختر تبدیل شد.



آرین پسر 16ساله ایست که تا چند مدت پیش یک دختر بود! او در ابتدا یک دختر بود که پس از مدتی والدینش متوجه حرکات پسرانه اش شدند و پس از سالها و با انجام جراحی تغییر جنسیت، یک پسر شد.
 


 

حالا کتی 18ساله و آرین 16ساله عاشق یکدیگر شده و به عنوان اولین دختر و پسر تغییر جنسیت داده در انگلیس می خواهند با یکدیگر ازدواج کنند.
 
 
 
 






 


اگر آخرین اظهار نظر درباره سرقت 13 ثانیه‌ای این خودروی محبوب ایرانی و البته گران شده تا سقف ابتدای تولید خودروی ملی - سمند - را هم نادیده بگیریم، پراید آنقدر محاسن(!؟) دارد که بتوان در رسای آن شعر سرود.
 

 

 

 

 

 

بهترین ماشین ایرانی پراید
گرچه گاهی قاتل جانی پراید!
بینمت اکنون به هرجا و مکان
جانشین خوب پیکانی پراید
بسکه محکم هستی و سفت و قوی
مثل تانک جنگ میمانی پراید!
چشم بی پولان همه بر روی تو
چون که امید فقیرانی پراید
اغنیا سوی فراری می روند
درد ماها را تو درمانی پراید
هر کجا باشد ژیان یا که رنو
توی آنجا مثل سلطانی پراید
دارد اکنون اصغری و آتقی
مریم و مش مهدی و مانی پراید
یا که دارد بندری و ساوه ای
سیستانی و خراسانی پراید
گر که از مادرزنت سیری هنوز
هدیه اش کن بی پشیمانی پراید
من خجالت می کشم از وصف تو
بسکه داری حسن پنهانی پراید
 
 

 







  پول دار:

1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : یا رژیم دارد یا غذاها باب طبعش نیست.

2- اگر لباسش كوتاه و بی قواره باشد می گویند : معلوم نیست از كدام بوتیك خریده.

3- اگر پیاده راه برود می گویند : كار عاقلانه ای میكنه پیاده روی برای سلامتی بدن لازمه.

4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : ببین چه كار واجبی داره كه اینقدر عجله می كنه.

5- اگر از اداره بیرون كنند می گویند : چون مداخلش و عایداتش زیاد بود حسودها برایش زدند.

6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : احتیاجی نداره حالا استراحت می كنه.

7- اگر بمیرد می گویند : حیف شد مرد






بی پول:

1- اگر در مجلسی غذا نخورد می گویند : بیچاره عادت نداره غذاهای خوب بخوره.

2- اگر لباسش كوتاه و بی قواره باشد می گویند : نیگاش كن ، لباس به تنش زار می زنه.

3- اگر پیاده راه برود می گویند : جون سگ داره این همه راه رو می خواد پیاده بره.

4- اگر تند تند غذا بخورد می گویند : انگار از قحطی برگشته.

5- اگر از اداره بیرون كنند می گویند : دزدی كرده.

6- اگر از خونه بیرون نیاد می گویند : لش تن پرور حال كار هم نداره.

7- اگر بمیرد می گویند : خدا بیامرزدش. 

 

 







  خانم لوییزا فرانسیس، یک مادر وحشت زده می باشد که ترس عجیب و غریبی از دکمه های زندگی اش دارد. هراس لوییزا، در سن هفت سالگی، هنگام بازی دوران کودکی که شامل دکمه بود ناگهان وحشت زده شد و پا به فرار گذاشت.

او گفت: بدترین حادثه زندگی من زمانی بود که من زنی را دیدم که با یک ژاکت کش باف پشمی پوشیده بود و دستبند ساخته شده از دکمه استفاده کرده بود. هر بار که او به من نزدیک میشد، نمی توانستم آرامش خودم را حفظ کنم.که هر کس که مرا میدید با تعجب به من نگاه می کرد. 


 

 







 "سیلویا والریو" دختر 18 ساله ایتالیایی و مولف کتاب "یک روزی یک رییس جمهوری بود"، 
"محمود احمدی نژاد" رییس جمهوری ایران را تنها مرد واقعی در عرصه جهانی دانسته است. 


 



نویسنده ایتالیایی این کتاب در گفت وگو با خبرگزاری رسمی ایتالیا (آنسا) گفت: احمدی نژاد تنها 
مرد روی زمین است، چرا که او هزاران فرسنگ به دور از هر نوع مد، پوچی و خودبینی است. 

وی افزود: می خواهم با احمدی نژاد رییس جمهوری ایران ازدواج کنم. احمدی نژاد چیز کمی نیست، 
او یک نوآور و مبدع در عصر ما است. او هولوکاست را نفی کرده و به فکر استفاده از انرژی 
هسته ای است. وی اپوزیسیون را خاموش و آمریکا را تهدید می کند. 
این نویسنده ایتالیایی، گفت: البته او به زنان اجازه نمی دهد تا حجاب خود را بردارند، اما این 
به هیچ وجه یک مساله نیست. چرا زنان ایرانی آنقدر علاقه دارند تبدیل به زنان غربی شوند؟ 
شاید آنها دوست دارند تبدیل به مدیرانی شوند که زندگی خود را از شرکتی به شرکت دیگر 
گذرانده و خود را به خاطر سفرهای متعدد به خارج از کشور غیر جذاب می کنند. 

وی افزود: برخی ها عقیده دارند که رهایی از قید و بندها تنها به مشکلات آنها می افزاید، 
اما این افراد آنقدر صادق نیستند تا این موضوع را اذعان کنند. 
وی گفت: من هیچ گرایش سیاسی به چپ و راست ندارم، ولی به نظر من رییس جمهوری ایران 
واقعا تنها فردی است که رفتار او فراتر از نظم سیاسی حاکم برجهان است . 

کتاب 81 صفحه ای "یک روزی یک رییس جمهوری بود" در کتابفروشی های سراسر ایتالیا 
به قیمت 9 یورو عرضه شده است.

 

 







 کامپیوترت رو روشن می کنی 
چند لحظه صبر می کنی تا ویندوزش بیاد بالا 
یه قلوب از شیشه دلسترت می خوری 
ویندوز میاد بالا! 
باز چند ثانیه دیگه صبر می کنی تا ویندوز کامل بیاد بالا 
یه قلوب دیگه از شیشه دلسترت می خوری 
کلیک می کنی رو My Computer 
….. 


یه سیگار روشن می کنی 
می ری رو Drive F 
یه پُک سنگین به سیگارت می زنی 
می ری رو My Picture 
زیر سیگاری رو می کشی جلو دستت 
یه قلوب دیگه از شیشه دلسترت می خوری 
با چشات دنبال یه فایل قدیمی می گردی 
روش کلیک می کنی 
نه ، این نبود! 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
رو یه فایل دیگه کلیک می کنی 
کلی عکس باز می شه 
آره، خودشه ! 
خاکستر سیگارت رو خالی میکنی تو زیر سیگاری 
شروع می کنی عکس ها رو به ترتیب از بالا دیدن 
یه لبخند شیرین پهنای صورتت رو می پوشونه بدون اینکه خودت متوجه بشی 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
عکس ها شوتت کردن به چند وقت پیش 
خاطرات توذهنت نقش می گیرن 
دوباره خاکستر سیگارت رو خالی می کنی تو زیر سیگاری 
به یه عکس می رسی 
لبات بسته می شن طوری که صورتت یه شکل جدی به خودش می گیره 
چند ثانیه رو عکس مکث می کنی و با دقت نیگاش می کنی 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
به خودت می گی این عکس یه مشکلی داره 
یه پُک دیگه به سیگارت می زنی 
با وسواس خاصی به عکس نیگا می کنی 
نفرات توی عکس رو می شماری 
نه، این عکس حتما یه مشکل خیلی بزرگی داره 
صورتت رو می بری جلوی مانیتور 
نمی خوای قبول کنی جای یه نفر تو زندگیت خالیه 
درست همونی که تو عکس خودش رو انداخته بود تو بغلت … ! 
با گرمای آتیش سیگار که داره دیگه یواش یواش پوست دستت رو می سوزونه 
به خودت میای 
فیلتر سیگارت رو می ندازی تو زیر سیگاری 
کامپیوترت رو خاموش می کنی 
خودت رو پرت می کنی رو تخت 
چشات رو می بندی و آهسته زیرلب می گی: 
ارزشش رو نداشت…

 

 







 به سلامتي پسري که پولهاي مچاله شدشو اروم گذاشت جلوي فروشنده و گفت: 
براي روز پدر يک کمربند مي خوام.. 
فروشنده:چه جنسي باشه؟ 
پسر کوچولو: 
.. 
.. 
.. 
.. 
.. 
.. 
.. 
.. 
فرقي نميکنه فقط دردش کم باشه...
 

 

مرد سرت رو بالا بگیر از چی‌ خجالت میکشی؟ 
خجالت را باید کسانی‌ بکشند که نان را از سفره تو دزدیده‌اند 
و حساب بانکی شان را در کشورهای دیگر پر کردند. 

خجالت را باید کسانی‌ بکشند 
که هر لحظه فریاد عدالت عدالت سر می دهند 
و غیر از ریا چیزی برای زندگی ندارند!
 

 

تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم 
باز نه زخمهای من خوب میشود 
نه زخمهای تو ... ! ! !
 

 

دریـــغ نکنید ! بگـذاریــد واکــس بــزنــم 
میخـــواهـم بــرق ِ آســمان را از کـفـش هــای ِ شمــا ، دنــبال کــنم !!!
 

 

کودکی به پدرش گفت: «پدر دیروز سر چارراه حاجی فیروز دیدم. 
بیچاره! چه اداهایی از خودش در می آورد تا مردم به او پول بدهند،ولی پدر،من خیلی از او خوشم آمد،نه به خاطر 
اینکه ادا در می آورد و می رقصید،به خاطر اینکه چشم هایش خیلی شبیه تو بود ...» 
از فردا،مردم حاجی فیروز را با عینک دودی سر چارراه می دیدند ...
 

 

خداوندا ...... 
قیامتت را بر پا کن!!! 
تو اگر خسته نشده ای ، ما عجیب خسته ایم ..
 

 

کاش 

حیا اجباری بود شرف اجباری بود 

راستی و درستی اجباری بود 

کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود 


کــــــــــــــــــاش ....

 

 







  


امام جمعه خرم آبادحجت الاسلام میرعمادی : مـرغ همان پرنده ای است که نا فرمانی «حضرت نوح» پیامبر خدا را کرد و خدا هم بال پـرواز کردن را از او گرفت، 

به نظر من خوردن گوشت مرغ مکروه می باشد! مخصوصا زمانی که دین اسلام با خطر کفار مواجه شود! که دیگر حرام بودن آن قطعی است. 


 

 







 یک پیرن زن الجزایری به نام “الحاجه یامنه” یکصد و یازدهمین رمضان را روزه می گیرد.  

الحاجه یامنه ۱۱۱ ساله در حال حاضر ۱۶۰ نوه دارد و به دلیل تعداد زیاد نوه ها خیلی از آنها را نمی شناسد.  


 


یامنه که در حال حاظر بینایی خود را به دلیل کهولت سن از دست داده است در میان اطرافیان خود به “مومیایی” معروف است.  

وی تا قبل از یکصد سالگی به پزشک مراجعه نکرده بود چرا که معتقد است بیماری ها توسط خود پزشکان ایجاد می شود.

 







 معیارها تغییر کرده اند. حالا دیگر شاخص استار بودن در موسیقی فروش بالای آلبوم یا هیت بودن آهنگ ها نیست.دیگر بیشتر از هر چیزی فروش بلیت های کنسرت شاخص و میزان محبوب بودن خواننده هاست. دیگر هنرمندان با تعداد سانس هایی که در تهران و شهرستان ها به روی صحنه می روند و قیمت بلیت هایشان برای هم کرکری می خوانند. به همین میزان مهمترین و پولدارترین تجارت در زمینه موسیقی هم کنسرت ها شده اند. 
تهیه کننده ها و هنرمندان دیگربیشتر ترجیح می دهند سرمایه شان را در برگزاری کنسرت بخوابانند تا آلبوم های موسیقی که آیا بفروشد یا نه و پس از چند ماه به سودآوری برسد. جدای از اجرای شهرستان ها که نمی تواند معیار خوبی در فعالیت و موفقیت هنرمندان موسیقی باشد، کنسرت های تهران المان بسیار مهمی در این مقایسه به حساب می آید. کدام خواننده ها اقبال بیشتری در کنسرت هایشان دارند؟ چرا؟ 



1) مازیار فلاحی 

 


یک آلبوم، 20 سانس کنسرت در تهران و تعداد زیادی هم کنسرت در شهرستان ها. این تقریبا یک رکورد در موسیقی پاپ محسوب می شود. البته ممکن است خواننده های دیگری مانند احسان خواجه امیری یا رضا صادقی هم توانایی زدن این رکورد را داشته باشند اما حداقلش این است که تا به حال کسی جرات انجام این کار را نداشته. اصلا خیلی ها فلاحی را به خاطر اجرای زنده اش دوست دارند. او از آن دسته خواننده هایی است که روی صحنه بسیار مسلط است و موسیقی تصویری دارد. اجرای زنده او به مراتب از اجرای استودیویی او بهتر است. 



2- احسان خواجه اميري 

 


احسان خواجه امیری با آنکه به نظر خیلی از منتقدان اجرای زنده چندان خوبی ندارد اما در عوض طرفداران زیادی دارد، آنقدر که بلیت های کنسرت او در کمتر از چند روز به پایان می رسد و همیشه عطش زیادی برای کنسرت او در بین هوادارانش وجود دارد. خواجه امیری اجرای ارگانی زیاد اجرا می کند، برای همین خیلی از فرصت های اجرای زنده در تهران را هم از دست می دهد. معدود خواننده ای مانند او پیدا می شود که آنقدر آهنگ هیت داشته باشد که بتواند در تمام کنسرت مخاطبش را همراه خودش بکشد. 



3) رضا صادقی 

 


سال گذشته تنها کمی مانده بود تا به رکورد مازیار فلاحی در اجرای زنده برسد اما اختلاف های او با تهیه کننده اش باعث شد که نتواند به صورت منظم کارش را ادامه دهد. در تعداد طرفدار شاید رضا صادقی را بشود جزو سه تای اول قرار داد. بعد از او چند خواننده دیگر هم سعی کردند از سبک او برای شهرت و محبوبیت استفاده کنند اما به توفیق چندانی نرسیدند. رضا صادقی هم در اجرای زنده به خوبی اجرای استدیویی نیست. معمولا خیلی از آهنگ ها را متفاوت از آن چیزی که در استودیو ضبط شده اند اجرا می کند. 



4) بنیامین بهادری 

 


بنیامین بهادری بدون شک بهترین شومن موسیقی در کنسرت های پاپ است. او برای تمام حرکاتش روی صحنه برنامه دارد. برای هر کدام از آهنگ هایش حرکات متفاوتی را طراحی می کند. او حتی در مورد مدل لباسی که می پوشد و نوع رنگی که قرار است در صحنه اجرایش کار شود برنامه ریزی می کند. این باعث می شود تا خیلی از کسانی که حتی موسیقی او را هم دوست ندارندف بخواهند تا اجرای زنده او را تجربه کنند. برعکس خیلی از خواننده های دیگر، بنیامین خیلی کم روی صحنه صحبت می کند و بیشتر سعی می کند موسیقی اش برای تماشاگران هیجان انگیز باشد. 



5) محسن یگانه 

 


اگر سال گذشته مشکلات ممنوع الفعالیت شدن برای یگانه پیش نمی آمد، او هم این شانس را داشت تا رکورد تعداد کنسرت در تهران را بزند. برگزاری کنسرت برای یگانه تقریبا صددرصد تضمینی است. ویژگی مهم محسن یگانه تک آهنگ های معروف اوست. چه تک آهنگ هایی که در زمان زیرزمینی بودنش خوانده و چه آهنگ های دو آلبوم رسمی اش که از پرفروش ترین آلبوم های بازار بودند. یگانه هم در یک سال گذشته بیشتر وقتش را به خاطر درگیری با مدیر برنامه ها و تهیه کننده از دست داد. به علاوه روی صحنه خیلی مسلط است و ارتباط خوبی را با مخاطبان کنسرتش برقرار می کند.

 

 







 به گزارش سایته رسمی face/book در پایین لیست کشورهایی رو که face/book فیلتره میبینید. 


۱.جمهوری آذربایجان 
۲.بحرین 
۳.برزیل 
۴.اتیوپی 
۵.جمهوری اسلامی ایران 
۶.هند 
7.جمهوری خلق کره 
۸.موروکو 
۹.میانمار 
۱۰.عمان 
۱۱.پاکستان 
۱۲.عربستان سعودی 
۱۳.سنگاپور 
۱۳.سوریه 
۱۴.سودان 
۱۵.تایلند 
۱۶.ترکیه 
۱۷.تونس 
۱۸.امارات 
۱۹.ازبکستان 
۲۰.ویتنام 
۲۱.یمن 

 

 







  

داغون غیرتتم    

همه چیز تو تن فروشی نیست 

انسـان بـودن را بــاید آمـوخت 

جنسیت معنـا ندارد !!!

 







  

از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می گذشت. 

فرشته ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید؟" 

خداوند پاسخ داد: 

"دستور کار او را دیده ای ؟ 

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. 

باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند. 

دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود. 

بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند." 

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد. 

"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید." 

خداوند گفت : 

"نمی شود!! 

چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم. 

از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند، 

یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد." 

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد. 

 

"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی." 

"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده ام. 

تصورش را هم نمی توانی بکنی که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد." 

فرشته پرسید : 

"فکر هم می تواند بکند؟" 

خداوند پاسخ داد : 

"نه تنها فکر می کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد." 

آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد. 

فرشته پرسید : 

"اشک دیگر برای چیست؟" 

خداوند گفت: 

"اشک وسیله ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا امیدی، تنهایی، سوگ و غرورش." 

فرشته متاثر شد: 

"شما فکر همه چیز را کرده اید، چون زن ها واقعا حیرت انگیزند." 


 
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کنند. 

همواره بچه ها را به دندان می کشند. 

سختی ها را بهتر تحمل می کنند. 

بار زندگی را به دوش می کشند، 

ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند. 

وقتی خوشحالند گریه می کنند. 

برای آنچه باور دارند می جنگند. 

در مقابل بی عدالتی می ایستند. 

وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمی پذیرند. 

بدون قید و شرط دوست می دارند. 

وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند گریه می کنند. 

وقتی می بینند همه از پا افتاده اند، قوی و پابرجا می مانند. 

آنها می رانند، می پرند، راه می روند، میتوانند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید. 

قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد 

زن ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر دل شکسته ای را التیام بخشد. 

کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است، 

آنها شادی و امید به ارمغان می آورند. آنها شفقت و فکر نو می بخشند 

زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند. 

خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد! "
 
 
فرشته پرسید: "چه عیبی؟" 

خداوند گفت: 

"قدر خودش را نمی داند . . ."

 






صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

CopyRight © 2011 - 2012 hamehjore Group , All Rights Reserved
تمامی حقوق متن ها، تصاویر مربوط به این سایت می باشد و استفاده از آن ها با لینک دادن به سایت مجاز می باشد.