- 7 دی 1392
- 2 دی 1392
- 7 آذر 1392
- 6 آذر 1392
- 5 آذر 1392
- 4 آذر 1392
- 3 آذر 1392
- 2 آذر 1392
- 1 آذر 1392
- 7 آبان 1392
- 6 آبان 1392
- 5 آبان 1392
- 4 آبان 1392
- 3 آبان 1392
- 2 آبان 1392
- 1 آبان 1392
- 7 مهر 1392
- 4 مهر 1392
- 3 مهر 1392
- 2 مهر 1392
- 1 مهر 1392
- 2 مرداد 1392
- 1 ارديبهشت 1392
- 7 فروردين 1392
- 5 فروردين 1392
- 4 فروردين 1392
- 3 فروردين 1392
- 2 فروردين 1392
- 1 فروردين 1392
- 5 اسفند 1391
- 4 اسفند 1391
- ستاره ی سیاه
- دانلود هر چی بخوای
- همین جوری الکی
- ____ღ مسافر مهتـــاب ღ____
- ♪♥♂♥♀L0vEly♂♥♀♥♪
- نيا تو...خصوصيه..
- جالب ترين ها در نجوم
- ايستاده بميريد بهتر از ان است كه روي زانوهايتان زندگي كنيد.
- ☺☺ طنزبلاگ ☻☻
- فقط دختر پسراي باحال بيان تو...
- وانيا
- نقاش كوچولو
- رئال مادريد
- دختري از دل گرما
- دنياي بي انتها
- قاب زيباي پنجره
- خودمـــــوني
- ردیاب خودرو
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
همه جوره ....
و آدرس
hamehjore.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
قالب وبلاگ
دانلود عکس
آپلود فایل
پزشک متخصص
پزشک پوست
مهران
ایمیل : ReMe_love@ymail.com
نقل است که ناصرالدین شاه وقتی به اولین سفر اروپایی خود رفت در کاخ ورسای و توسط پادشاه فرانسه- یکی از همین لویی هایی که امروز تبدیل به میز و صندلی شده اند- از او پذیرایی شد، بعد از مراسم شام، اعلیحضرت سلطان صاحب قران به قضای حاجتش نیاز اوفتاد و با راهنمایی یکی از نوکرها به سمت یکی از توالتهای کاخ ورسای هدایت شد.
سلطان صاحبقران بعد از ورود به دستشویی هرچه جستجو کرد چیزی شبیه به “موال” های سنتی خودمان پیدا نکرد و در عوض کاسهای دید بزرگ که معلوم نبود به چه کار میآید، غرورش اجازه نمیداد که از نوکر فرانسوی بپرسد که چه بکند پس از هوش خود استفاده کرد و دستمال مبارکش را بر زمین پهن کرد و همان جا...!
حاجت که برآورده شد سلطان مانده بود و دستمالی متعفن؛ این بار با فراغ خاطر نگاهی به اطراف انداخت و پنجرهای دید گشوده بر بالای دیوار و نزدیک به سقف که در دسترس نبود پس چهار گوشهی دستمال را با محتویات ملوکانهاش گره زد و سر گره را در دست گرفت و بعد از این که چند بار آن را دور سر گرداند، تا سرعت و شتاب لازم را پیدا کند، به سوی پنجرهی گشوده پرتاب کرد تا مدرک جرم را از صحنهی جنایت دور کرده باشد.
گویا نشانه گیری ملوکانه خوب نبوده چون دستمال بعد از اصابت به دیوار باز میشود و محتویات آن به در و دیوار و سقف میپاشد. وضع از اول هم دشوارتر میشود. سلطان، بالاجبار، غرور را زیر پا میگذارد، از دستشویی بیرون میرود و به نوکری که آن پشت در انتظار بود کیسه ای پول طلا نشان میدهد و میگوید این را به تو میدهم اگر این کثافت کاری که کرده ام رفع و رجوع کنی.
میگویند نوکر فرانسوی در جواب ایشان تعظیم میکند و میگوید من دو برابر این سکهها به اعیلحضرت پادشاه تقدیم خواهم کرد اگر بگویند با چه ترفندی توانسته اند روی سقف خرابکاری کنند!!
نظرات شما عزیزان:
- عكس
- طبیعت
- عاشقانه
- خنده دار
- هنرپیشه ایرانی
- هنرپیشه خارجی
- مذهبی
- گوناگون
- ماشین
- ورزشی
- هنری
- اخبار سينما
- جك و اسمس
- سرگرمي
- مطالب عمومي
- علمی
- فرهنگی
- تاریخی
- اجتماعی
- همه جوره
- بازي هاي باحال
- عشقولااانه
- پوسترهاي بازيكنان استقلال
- ورزشي
- فناوری و تکنولوژی
- مذهبی
- داستان کوتاه و حکایت
- شعر
- دانلود
- ویدئو
- صوتی
- فایل
- کامپیوتر و اینترنت
افتخارات باشگاه یوونتوس
دانلود ادعیه ماه مبارک رمضان
زندگی نامه آیت الله خامنه ای
سید مهدی رحمتی
:::... خليج هميشه فارس ...:::
والپيپرهاي بازيكنان استقلال
بـازي هـــاي وبـــــلاگ(همه جوره !)
افتخارات باشگاه رئال مادريد
حمل ماینر از چین به ایران
حمل از چین
پاسور طلا
خرید پرده اسکرین
قیمت تشک طبی سفت
کاشی رستوران
لیست لینک ها